با مرور پستهای پیشین در این وبلاگ، به این نتیجه می رسیم که آموزه های آنچه امروز به عنوان دین زرتشتی می شناسیم، معلوم نیست ریشه در تعالیم زرتشت داشته باشد:
الف) ما امروز نمی دانیم زرتشت چه دین و آیینی را آورده است حتی نمی توانیم یک کلمه را نشان دهیم و اثبات کنیم که زرتشت گفته است. نه تنها گفته های او بلکه شخصیت خود او نیز در هاله ای از ابهام است بگونه ای که حتی برخی وجود خارجی او را منکر شده اند و او را شخصیتی خیالی دانسته اند و از سوی دیگر برخی به جای یک زرتشت، چند نفر را به عنوان زرتشت دانسته اند.
ب) تاریخ رسمی زرتشتیها همراه ابهام است. معلوم نیست از کجا می گویند امسال سال 3748 زرتشتی است.
ج) نشان دادیم نماد آنها یعنی نقش فروهر به آنها تعلق ندارد. برخی از نقشهای فروهر که از گذشته های دور باقی مانده با تفسیر آنها همخوانی ندارد. عجیب آنکه حکومت ساسانی که حکومت رسمی زرتشتیان بود، از این نماد استفاده نمی کرده است.
د) گفتیم که نمی دانیم زرتشت چه تعالیمی آورده است؛ لذا معلوم نیست قداست آتش، جزء آیین اصلی این دین بوده باشد. در گذشته به دلیل نیاز فراوان تر به آتش و مشکل بودن تهیه ی شعله، ناچار بوده اند شعله هایی را دائم روشن نگه دارند و چه بسا این امر به مرور سبب قداست آتش در میان مردم شده است.
هـ) برخی شخصیتهای بزرگ ایرانی مانند کورش و داریوش را زرتشتی نشان می دهند حال آنکه گفتیم: راهی برای اثبات زرتشتی بودن آنها وجود ندارد.
و) امور جزئی تر را هم اگر بررسی کنیم مانند چهارشنبه سوری، خواهیم دید که اینها هم برای زرتشتیان نیست. از کجا تصویری که در این پست مشاهده می شود به زرتشت تعلق دارد؟ از کجا او لباس سفید می پوشیده؟ چگونه شکل ظاهری او بدست آمده تا طبق آن، نقاشی کرده باشند؟
به هرحال، وقتی باورهای زرتشتیان امروز ـ از امور مهم تا امور جزئی ـ را بررسی می کنیم،در می یابیم که مطلبی قابل اعتماد از دین آنها باقی نمانده است. برای همین است که گاه به دلایلی سست مانند دین آبا و اجدادی بودن زرتشتی رو می آورند. خیلی مایلیم دوستان عزیز زرتشتی یک چیز را نشان دهند و اثبات کنند که زرتشت آورده است. امیدوارم باز نگویند: شما با «عینک ادیان ابراهیمی» به ادیان نگاه می کنید!
لینک مرتبط:
هیچستان